سار چیست؟ هر آنچه باید درباره معنی کلمه سار بدانید

سار چیست؟ هر آنچه باید درباره معنی کلمه سار بدانید

معنی سار یعنی چه؟

واژه «سار» در زبان فارسی، کلمه ای چندوجهی است که معانی گوناگونی را در خود جای داده و در هر بافت و زمینه ای، مفهوم خاصی را منتقل می کند. درک این معانی متنوع برای استفاده صحیح و دقیق از این واژه ضروری است. «سار» می تواند نام یک پرنده باشد، به عنوان یک پسوند در ساخت کلمات جدید به کار رود، یا نامی خاص برای مکان ها و حتی آثار هنری باشد.

تنوع معنایی واژه «سار» نشان دهنده غنای زبان فارسی است و همواره توجه زبان شناسان و علاقه مندان به ادبیات را به خود جلب کرده است. این واژه از گذشته های دور تا به امروز، در متون ادبی، علمی و محاوره ای به اشکال مختلف ظاهر شده و به همین دلیل، بررسی جامع آن می تواند در روشن شدن ابهامات و افزایش دقت در به کارگیری این کلمه مؤثر باشد. در ادامه، به بررسی تفصیلی تمامی جوانب و معانی مختلف «سار» خواهیم پرداخت تا تصویری کامل از کاربردهای آن ارائه شود.

سار به عنوان نام پرنده: خوش آواز، ملخ خوار و مهمان ناخوانده!

یکی از شناخته شده ترین معانی واژه «سار»، نام نوعی پرنده است که به زبان انگلیسی «Starling» نامیده می شود. این پرنده عضوی از خانواده Sturnidae است و گونه های مختلفی دارد که هر یک ویژگی های خاص خود را دارند. پرنده سار در فرهنگ عامه و ادبیات فارسی نیز جایگاه ویژه ای دارد و به خاطر برخی ویژگی هایش شناخته شده است.

مشخصات ظاهری و گونه های سار

پرنده سار عمدتاً با جثه کوچک تا متوسط، پرهای تیره و اغلب براق، و خال های سفید ریز مشخص می شود. رنگ پرهای آن معمولاً سیاه یا قهوه ای تیره است که در زیر نور آفتاب، درخششی سبز، بنفش یا آبی رنگ پیدا می کند. نوک سار دراز و کمی خمیده است و پاهای کوتاهی دارد. این پرندگان بسیار پر جنب و جوش و پرسروصدا هستند و اغلب به صورت گروهی زندگی می کنند.

  • سار معمولی یا سار اروپایی (Sturnus vulgaris): این گونه از رایج ترین انواع سار است که در شمال اوراسیا پراکندگی وسیعی دارد و به دلیل قدرت تقلید آواز پرندگان دیگر، شهرت یافته است. پرهای سیاه و خال دار با جلایی سبز یا بنفش شیشه ای از مشخصه های آن است.
  • سار ابلق: یکی از نام های رایج برای گونه های خاصی از سار که پرهایش دارای ترکیب رنگ سیاه و سفید یا دیگر الگوهای رنگی مشخص است.
  • سار توتی: گونه ای دیگر از سار که نام آن از شباهت یا تغذیه آن با میوه توت ممکن است گرفته شده باشد.
  • سار سبز (قاریه): به پرنده ای با پشت سبز، پاهای کوتاه و منقار بلند اشاره دارد که در برخی متون از آن با عنوان «سبزقبا» نیز یاد شده است.
  • سار صورتی (Sturnus roseus): این گونه دارای پرهایی به رنگ صورتی و سر و بال هایی تیره است و زیستگاهش عمدتاً جلگه ها، دشت ها و صخره های کوهستانی است.

زیست شناسی و رفتار اجتماعی سار

سارها پرندگانی همه چیزخوار هستند و رژیم غذایی متنوعی دارند. آن ها از حشرات، لاروها، کرم ها، حلزون ها، میوه ها و دانه ها تغذیه می کنند. این ویژگی، نقش مهمی در کنترل آفات کشاورزی به آن ها می بخشد. سارها به زندگی گروهی شهرت دارند و اغلب در دسته های بزرگ، گاهی تا چند هزارتایی، مشاهده می شوند. این دسته های پرشمار هنگام پرواز می توانند آسمان را تیره و تار کنند و پدیده های دیدنی ایجاد کنند.

زیستگاه سارها بسیار متنوع است؛ آن ها را می توان در جنگل ها، روستاها، باغ ها، علفزارها، نی زارها و حتی در محیط های شهری یافت. سار ماده معمولاً در سوراخ درختان یا دیواره ساختمان ها، ۵ تا ۷ تخم تقریباً آبی یا سفید رنگ می گذارد. هر دو جفت سار به نوبت روی تخم ها می خوابند و پس از ۱۲ تا ۱۵ روز، جوجه ها سر از تخم بیرون می آورند. جوجه ها پس از حدود ۲۰ تا ۲۲ روز قادر به پرواز می شوند و لانه را ترک می کنند.

اهمیت و چالش ها: از کنترل آفات تا خسارت کشاورزی

از نظر اکولوژیکی، سارها نقش مهمی در کنترل آفات حشره ای دارند. با خوردن ملخ ها، کرم ها و سایر حشرات، به حفظ تعادل زیستی کمک می کنند. به همین دلیل، در برخی مناطق از سار به عنوان مرغ ملخ خوار یاد می شود.

با وجود نقش مثبت سارها در کنترل آفات، زندگی اجتماعی و عادت تغذیه گروهی آن ها گاهی چالش هایی را نیز برای کشاورزان ایجاد می کند. دسته های بزرگ سار می توانند به محصولات کشاورزی، به ویژه میوه ها و غلات، خسارات قابل توجهی وارد کنند. این دوگانگی در نقش اکولوژیکی سارها، باعث شده تا رابطه انسان با این پرنده پیچیده باشد.

حکم فقهی سار: پرنده ای حلال گوشت

در فقه اسلامی، پرنده سار یا زرزور از جمله پرندگان حلال گوشت محسوب می شود. این موضوع در کتب فقهی و توضیح المسائل مراجع تقلید ذکر شده است. حلال گوشت بودن این پرنده، به این معنی است که مصرف گوشت آن برای مسلمانان بلامانع است و در گذشته نیز بخشی از رژیم غذایی در مناطق مختلف بوده است.

معادل سار در زبان های دیگر

واژه «سار» برای این پرنده در زبان های دیگر نیز معادل هایی دارد:

  • به انگلیسی: Starling
  • به عربی: زرزور
  • در ترکی: صغجق
  • در گویش شیرازی: کاوینک

سار به عنوان پسوند در زبان فارسی: واژه سازی و جهان های معنایی

یکی از کاربردهای گسترده و مهم واژه «سار» در زبان فارسی، نقش آن به عنوان یک پسوند است. این پسوند به کلمات دیگر اضافه شده و معانی مختلفی را به آن ها می بخشد که درک آن ها برای فهم دقیق متون و واژگان فارسی ضروری است. «سار» می تواند در ترکیب با اسم ها یا صفت ها، مفهوم های متنوعی از قبیل شباهت، فراوانی یا مکان را منتقل کند.

سار به معنی سر یا سَره (Head)

در برخی ترکیبات، پسوند «سار» به معنی «سر» یا «سَره» (مخفف سر) به کار می رود و بیشتر در اشاره به حالت یا موقعیت سر فرد یا چیزی است. این کاربرد غالباً برای بیان ویژگی های فیزیکی یا وضعیت خاصی استفاده می شود:

  • سبکسار: به معنی سبک سر یا کسی که اندیشه و رفتار سبک مغزانه دارد.
  • آسیمه سار: به معنی آشفته سر یا کسی که فکر و ذهنش پریشان و آشفته است.
  • نگون سار: به معنی سرنگون یا واژگون شده.
  • گاوسار: به معنی گاوسر، اشاره به چیزی که سری مانند گاو دارد یا بزرگ و زمخت است.

سار به معنی کثرت، انبوهی و فراوانی (Abundance/Multitude)

در این حالت، پسوند «سار» برای نشان دادن فراوانی و انبوهی چیزی در یک مکان به کار می رود و بیشتر با مفاهیم جغرافیایی یا طبیعی مرتبط است. این کاربرد یکی از رایج ترین معانی «سار» در پسوندی است و به خلق واژگانی زیبا و توصیفی منجر شده است:

  • چشمه سار: محلی که در آن چشمه های فراوان وجود دارد.
  • شاخسار: محل انبوه شاخه ها یا شاخ و برگ فراوان درختان.
  • کوهسار: دامنه ها یا ناحیه ای پر از کوه و تپه.
  • لاله سار: دشتی پوشیده از گل های لاله.
  • نمک سار: دشتی که در آن نمک فراوان است.

سار به معنی شبیه، مانند و گونه (Similar to/Like)

این کاربرد از پسوند «سار» بیشتر برای تشبیه و نشان دادن شباهت به چیزی استفاده می شود. در این موارد، «سار» کلمه پیش از خود را به چیزی شبیه می کند و یک صفت مرکب می سازد که به توصیف بیشتر می انجامد:

  • بادسار: شبیه باد، سریع و تند.
  • دشت سار: مانند دشت، گسترده و هموار.
  • دیوسار: شبیه دیو، وحشتناک و قوی.
  • خاک سار: مانند خاک، افتاده و فروتن. این واژه اغلب در ادبیات فارسی برای توصیف تواضع و فروتنی به کار می رود. به عنوان مثال، سعدی می فرماید:

    گناه آید از بندۀ خاک سار / به امید عفو خداوندگار

  • مارسار: شبیه مار، به معنی پیچنده و خزنده.

سار به معنی جانب، ناحیه، مکان یا محل (Side/Area/Place)

در این مفهوم، «سار» به بخشی، جهت یا منطقه ای خاص اشاره دارد که از یک کل جدا شده است. این کاربرد بیشتر در توصیف اعضای بدن یا نواحی جغرافیایی خاص دیده می شود:

  • رخسار: به معنی جانب روی یا صورت.
  • سرین سار: به معنی جانب سرین یا پشت.
  • خشک سار: ناحیه ای خشک و بی آب و علف.
  • گرم سار: ناحیه ای با آب و هوای گرم.

سار به عنوان نام خاص: از جغرافیای اروپا تا سینمای جهان

علاوه بر کاربرد به عنوان نام پرنده و پسوند، «سار» در موارد متعددی نیز به عنوان یک نام خاص به کار رفته است. این نام گذاری ها، از مناطق جغرافیایی وسیع گرفته تا سکونتگاه های کوچک و حتی آثار هنری، گستردگی معنایی این واژه را به خوبی نشان می دهد و هر یک تاریخچه و ویژگی های خاص خود را دارند.

رودخانه و ناحیه سار (Saar River and Region)

یکی از برجسته ترین کاربردهای «سار» به عنوان نام خاص، به منطقه ای در قلب اروپا بازمی گردد. رود سار (Saar River) رودی به طول حدود ۲۴۰ کیلومتر است که از کوهستان های وژ در مرز فرانسه و آلمان سرچشمه می گیرد و نهایتاً به رود موزل می ریزد.

بر اساس این رودخانه، ناحیه ای به نام سار وجود دارد که وسعتی حدود ۲۵۶۷ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۱,۰۸۹,۰۰۰ نفر دارد. این ناحیه دارای تاریخچه ای پیچیده و پرفرازونشیب است:

  1. در معاهده ورسای در سال ۱۹۱۹، پس از جنگ جهانی اول، این ناحیه به مدت ۱۵ سال از آلمان جدا و به فرانسه واگذار شد.
  2. در سال ۱۹۳۵، پس از یک همه پرسی عمومی، سار دوباره به آلمان بازگشت.
  3. پس از جنگ جهانی دوم، در سال ۱۹۴۶، این منطقه توسط نیروهای فرانسوی اشغال شد.
  4. در نهایت، در سال ۱۹۵۶، سار مجدداً به آلمان بازگشت و امروزه یکی از ایالت های آلمان (زارلاند) است.

شهر مرکزی و پایتخت این ناحیه تاریخی، ساربروکن است.

سکونتگاه های انسانی با نام سار در ایران و جهان

نام «سار» در چندین سکونتگاه انسانی، هم در ایران و هم در کشورهای دیگر، به چشم می خورد که هر یک ویژگی های محلی خود را دارند.

سار (کاشان): روستایی ییلاقی با پیشینه ای غنی

روستای سار در استان اصفهان، از توابع بخش نیاسر شهرستان کاشان است. این روستای کوهستانی و ییلاقی در ارتفاع ۱۸۰۰ متری از سطح دریا و در ۴۶ کیلومتری شمال غرب کاشان واقع شده است. سار با طبیعت بکر، چشمه ها و باغ هایش شناخته می شود. محصولات کشاورزی آن شامل گلاب، عسل، گردو، بادام، توت، گوجه سبز، زردآلو و گیلاس است. قالیبافی نیز از صنایع دستی مهم این روستاست که فرش هایی با طرح کاشان در آن تولید می شود.

این روستا دارای چندین منطقه نظیر درب حسینیه، چالومپا و پاچنار است و قنات های قدیمی مانند میرآب و درکوره، بخش مهمی از حیات آن را تشکیل می دهند. سد بتونی و مخزنی سار نیز در سال ۱۳۸۰ برای جمع آوری سیلاب های فصلی توسط اهالی و جهاد سازندگی ساخته شده است. مرقد شاهزاده عبدالله، فرزند امام زین العابدین (ع)، در مرکز روستا قرار دارد که از اماکن زیارتی و تاریخی آن به شمار می رود. بر اساس نوشته های ضرابی، تاریخ نگار دوره قاجار، روستای سار در آن دوره ۹۶ خانه و ۳۰۹ نفر جمعیت داشته است.

سار (شبستر): نگین آذربایجان شرقی

روستای سار یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان رودقات بخش صوفیان شهرستان شبستر قرار دارد. این روستا نیز دارای طبیعت خاص خود بوده و جزئی از میراث فرهنگی و جغرافیایی ایران است.

سار (مجارستان): شهری در قلب اروپا

در کشور مجارستان نیز شهرداری ای به نام سار (Szár) وجود دارد که مساحتی حدود ۲۲.۶۳ کیلومتر مربع و جمعیتی بالغ بر ۱,۶۷۸ نفر دارد. این مورد نشان دهنده پراکندگی این نام در فرهنگ ها و زبان های مختلف است.

سار در دنیای سینما: الهام بخش فیلم سازان

نام «سار» حتی به دنیای سینما نیز راه یافته و الهام بخش ساخت چند فیلم بوده است:

  • فیلم The Starling (2021): این یک فیلم کمدی-درام آمریکایی به کارگردانی تئودور ملفی است که ملیسا مک کارتی در آن ایفای نقش کرده است. داستان فیلم درباره زنی است که پس از یک حادثه غم انگیز، در باغچه خود با یک پرنده سار سیاه درگیر می شود. این فیلم در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو ۲۰۲۱ به نمایش درآمد و در نتفلیکس منتشر شد.
  • فیلم Thar (2022): این یک فیلم هندی است که نام آن اشاره به بیابان تار (Thar Desert) دارد. در این فیلم بازیگرانی همچون آنیل کاپور و هارشواردان کاپور ایفای نقش کرده اند.

معانی کمتر رایج و کاربردهای خاص واژه سار

در کنار معانی متداول تر «سار» که شامل نام پرنده، پسوند و نام خاص جغرافیایی می شود، این واژه در گذشته یا در برخی گویش های محلی، معانی و کاربردهای کمتر شناخته شده ای نیز داشته است. بررسی این موارد می تواند به درک عمیق تر و جامع تر از تنوع زبانی فارسی کمک کند و نشان دهنده سیر تحول معنایی کلمات در طول زمان باشد.

سار به معنی شتر

در برخی متون کهن، «سار» به معنی «شتر» نیز به کار رفته است. اگرچه امروزه این کاربرد بسیار نادر است، اما ریشه واژه «ساربان» (کسی که شترها را هدایت می کند) را می توان در همین معنی یافت. برخی لغت نامه ها مانند جهانگیری و برهان قاطع به این معنی اشاره کرده اند و حتی بیتی از رودکی برای تأیید آن ذکر شده است.

سار به معنی رنج، محنت، آزار، درد، غصه

یکی از معانی کهن و کمتر رایج «سار»، اشاره به رنج، محنت، آزار، درد و غصه است. این معنی، که ریشه در زبان اوستایی و پهلوی دارد، در برخی اشعار قدیمی فارسی دیده می شود. به عنوان مثال، خسروانی می گوید:

جانم به لب آمد از غم و سار / مُردَم ز جفا و جور بسیار

این کاربرد امروزه تقریباً منسوخ شده است، اما بازتابی از تاریخ طولانی واژه «سار» و تحولات معنایی آن است.

سار به معنی پرده

«سار» گاهی به عنوان مخفف «ساره» و به معنی «پرده» نیز استفاده شده است. این کاربرد نیز از جمله معانی قدیمی و غیرمتداول است که در لغت نامه های قدیمی تر می توان ردی از آن یافت.

سار به معنی کلک و نی میان تهی

در برخی فرهنگ لغات، «سار» به معنی «کلک» یا «نی میان تهی» آمده است. این معنی به ابزارها یا اشیایی اشاره دارد که از نی یا مواد مشابه ساخته شده و توخالی هستند. این کاربرد نیز در زبان معاصر فارسی رایج نیست.

سار به معنی جای افشردن انگور

برهان قاطع یکی دیگر از معانی «سار» را «جای افشردن انگور» ذکر می کند که در عربی به آن «معصر» می گویند. این معنی به مکانی اشاره دارد که در آن انگور را برای تهیه شیره یا شراب می فشردند.

سار به معنی بلند و بالا

در برخی منابع قدیمی، «سار» به معنی «بلند و بالا» نیز آمده است. این مفهوم کمتر در متون امروزی به کار می رود و بیشتر جنبه تاریخی دارد.

سار در زبان های دیگر: تنوع معنایی

واژه «سار» یا واژگان هم آوا با آن، در زبان های دیگر نیز معانی متفاوتی دارند که نشان دهنده تنوع زبانی و ریشه های احتمالی مشترک یا هم زمانی در پیدایش واژگان است:

  • عربی (سارَ): در زبان عربی، فعل «سارَ» به معنی «راه رفتن، حرکت کردن» است. این کلمه ریشه «سیر» به معنی راه رفتن دارد و در قرآن کریم نیز در معانی مشابهی به کار رفته است؛ مثلاً «وَسَارَ بِأَهْلِهِ» به معنی «و با خانواده اش حرکت کرد».
  • مغولی: در زبان مغولی، «سار» به معنی «ماه» است که کاملاً متفاوت با معانی فارسی آن است.

سار در گویش های محلی ایران: رنگین کمانی از لهجه ها

واژه «سار» در گویش های مختلف ایرانی، معانی محلی و خاصی دارد که به غنای زبان فارسی می افزاید:

  • گویش شهربابکی و یزدی: در این گویش ها، «سار» به معنی «بی نمک، لوس، بی مزه» برای توصیف افراد یا رفتارها به کار می رود. این مفهوم متضاد «بانمک» یا «ملیح» است.
  • گویش کرمانی: در برخی شهرهای استان کرمان، «سار» به معنی «بوی بد گوشت یا تخم مرغ» یا «بوی زهم» است. واژه «بوی سار» نیز کاربرد زیادی دارد.
  • گویش لرکی، کردی، لکی: در این گویش ها، کلمه «شار» (که با سار هم ریشه یا هم صدا در نظر گرفته می شود) به معنی «شهر» و «آبشار» به معنی «آب زیاد» است. این معانی نیز به مفهوم «کثرت و انبوهی» یا «مکان اجتماع» نزدیک هستند.

ریشه شناسی و سیر تحول معنایی سار

واژه «سار» در طول تاریخ زبان فارسی دستخوش تغییرات و تحولات معنایی بسیاری شده است. ریشه شناسی این واژه می تواند پرده از رازهای تنوع معنایی آن بردارد و ارتباط آن را با زبان های باستانی و دیگر زبان های منطقه روشن کند.

ریشه های احتمالی و ارتباط زبان های مختلف

بسیاری از معانی واژه «سار» ریشه در فارسی باستان، اوستایی و پهلوی دارند. به عنوان مثال، معنی «رنج و محنت» که در گذشته برای «سار» به کار می رفته، دارای ریشه اوستایی و پهلوی است. این نشان می دهد که برخی از معانی واژه، بسیار قدیمی و از بخش های اصیل زبان فارسی هستند.

از سوی دیگر، برخی از کاربردهای «سار» ممکن است تحت تأثیر زبان های همسایه قرار گرفته باشند. مثلاً، تأثیر زبان ترکی بر فارسی در طول تاریخ به خصوص در دوره های غزنویان، سلجوقیان و صفویان، باعث شده که برخی واژگان یا پسوندها از ترکی وارد فارسی شوند. هرچند که در مورد پسوند «سار» ریشه فارسی آن قوی تر به نظر می رسد، اما نمی توان تأثیرات متقابل را نادیده گرفت.

در مورد «سار» به معنی پرنده، نام «زرزور» که معادل عربی آن است، نشان دهنده تبادلات فرهنگی و زبانی است. همچنین، «صغجق» در ترکی نیز نشان از ارتباط این نام با این پرنده در مناطق ترک زبان دارد.

پدیده هم آوایی و تکامل معنایی

پدیده هم آوایی (Homophony) در زبان شناسی به این معنی است که کلمات مختلف با ریشه ها و معانی کاملاً متفاوت، ممکن است از نظر تلفظ یا نوشتار یکسان به نظر برسند. در مورد «سار»، این پدیده به خوبی مشاهده می شود. به عنوان مثال، «سار» به معنی پرنده، «سار» به عنوان پسوند (با معانی سر، فراوانی، شبیه و مکان) و «سار» به معنی رنج، همگی در ظاهر یک کلمه هستند، اما ریشه ها و سیر تحول معنایی متفاوتی داشته اند.

این تکامل معنایی گاهی به صورت گسترش معنا (generalization) رخ می دهد، یعنی یک واژه از معنی خاص به معنی عام تر تغییر می کند. گاهی نیز به صورت تخصص معنایی (specialization) است که یک واژه معنی دقیق تر و محدودتری پیدا می کند. برای «سار»، می توان دید که چگونه از یک ریشه باستانی برای رنج، به نام یک پرنده، یا یک پسوند بسیار کاربردی تبدیل شده است.

درک این ریشه ها و تحولات معنایی به ما کمک می کند تا در هنگام مواجهه با واژه «سار» در متون مختلف، با توجه به بافت (Context) و قرائن موجود، معنی صحیح آن را تشخیص دهیم و از سوءتفاهم ها جلوگیری کنیم. این پیچیدگی و چندوجهی بودن، یکی از جذابیت های زبان فارسی و کلمات آن است.

نتیجه گیری: سار؛ پلی میان واژگان و فرهنگ ها

واژه «سار» تجلی بخش غنا و انعطاف پذیری زبان فارسی است. این کلمه با وجود سادگی ظاهری، جهانی از معانی و کاربردها را در خود جای داده است. از نام پرنده ای خوش صدا و مؤثر در طبیعت گرفته تا پسوندی پرکاربرد در واژه سازی، و از نام رودخانه و ناحیه ای باستانی در قلب اروپا تا روستاهای کهن ایران، «سار» در هر زمینه و بافتی معنای ویژه ای به خود می گیرد.

درک این تنوع معنایی، تنها به شناخت لغوی محدود نمی شود، بلکه پنجره ای رو به تاریخ، جغرافیا، ادبیات و فرهنگ های محلی ایران و جهان می گشاید. این واژه به ما نشان می دهد که چگونه یک کلمه می تواند در طول زمان و در مواجهه با نیازهای زبانی و فرهنگی متفاوت، دگرگون شده و معانی جدیدی به خود گیرد، در حالی که ریشه های تاریخی خود را نیز حفظ می کند.

دقت در کاربرد واژه «سار» و توجه به بافت جملات، کلید اصلی برای فهم صحیح و استفاده دقیق از آن است. این بررسی جامع نه تنها به علاقه مندان به زبان فارسی کمک می کند تا دانش خود را افزایش دهند، بلکه به نویسندگان و ویراستاران نیز ابزاری برای خلق محتوایی دقیق و بدون ابهام ارائه می دهد. «سار» یادآور این نکته است که هر واژه در زبان فارسی، خود داستانی برای گفتن دارد و کاوش در معانی آن، سفری لذت بخش در دل فرهنگ و تاریخ است.

سوالات متداول

سار در زبان فارسی چند معنی اصلی دارد؟

سار در زبان فارسی معانی اصلی متعددی دارد که مهم ترین آن ها شامل: ۱. نام یک پرنده (مانند سار معمولی یا سار صورتی)، ۲. یک پسوند در واژه سازی با معانی مختلف (مانند سر، فراوانی، شباهت یا مکان)، و ۳. یک نام خاص برای مکان ها (مثل رود سار یا روستای سار) و آثار هنری (مثل فیلم سار) است.

آیا پرنده سار حلال گوشت است؟

بله، در فقه اسلامی پرنده سار یا زرزور از جمله پرندگان حلال گوشت محسوب می شود و مصرف گوشت آن برای مسلمانان بلامانع است.

پسوند سار چه معانی ای را می تواند در کلمات ایجاد کند؟

پسوند سار می تواند چهار معنی اصلی ایجاد کند: ۱. سر یا سَره (مثل سبکسار)، ۲. کثرت، انبوهی و فراوانی (مثل کوهسار، چشمه سار)، ۳. شبیه و مانند (مثل خاک سار، بادسار)، و ۴. جانب، ناحیه یا مکان (مثل رخسار، گرم سار).

رود سار و ناحیه سار در کدام کشورها قرار دارند؟

رود سار و ناحیه سار در مرز بین فرانسه و آلمان قرار دارند. رود سار از کوه های وژ سرچشمه گرفته و به رود موزل می ریزد، و ناحیه ساربروکن نیز مرکز این منطقه است.

معنی سار در گویش های محلی ایران چیست؟

در گویش های محلی ایران، سار معانی متفاوتی دارد. برای مثال، در گویش شهربابکی و یزدی به معنی «بی نمک» یا «لوس» است. در گویش کرمانی به معنی «بوی بد گوشت یا تخم مرغ» (بوی زهم) به کار می رود و در گویش های لرکی، کردی و لکی، «شار» (هم آوای سار) به معنی «شهر» یا «آب زیاد» (در آبشار) است.