فیلم بیگانه: رومولوس (Alien: Romulus) | هر آنچه باید بدانید

فیلم بیگانه: رومولوس (Alien: Romulus) | هر آنچه باید بدانید

معرفی فیلم بیگانه: رومولوس (Alien: Romulus)

فیلم «بیگانه: رومولوس» جدیدترین اثر در فرنچایز محبوب «بیگانه» است که به کارگردانی فده آلوارز ساخته شده و داستان آن بین وقایع فیلم های «بیگانه» (۱۹۷۹) و «بیگانه ها» (۱۹۸6) جریان دارد. این فیلم تلاش می کند تا به ریشه های ژانر ترسناک علمی-تخیلی این مجموعه بازگردد و تجربه ای تازه از وحشت را برای مخاطبان، هم طرفداران قدیمی و هم نسل جدید، به ارمغان بیاورد.

فرنچایز «بیگانه» همواره با خلق جهانی تاریک و کلاستروفوبیک، مرزهای ژانر علمی-تخیلی و ترسناک را جابه جا کرده است. از زمان اکران نخستین فیلم توسط ریدلی اسکات در سال ۱۹۷۹، این مجموعه به نمادی از وحشت فضایی و رویارویی انسان با موجودات بیگانه بدل شد. هر فیلم در این سری، با کارگردانی متفاوت و دیدگاهی نو، لایه های جدیدی به اسطوره شناسی زنومورف ها افزوده است. با این پیشینه غنی، انتظار از «بیگانه: رومولوس» برای ادامه ی این میراث سنگین است. آیا این فیلم جدید بیگانه، قادر است همزمان به ریشه های وحشت آفرین فرنچایز وفادار بماند و در عین حال چیزی بدیع و نوآورانه ارائه دهد؟ در ادامه به بررسی جامع این فیلم می پردازیم تا جایگاه آن در این سری و ارزش های آن را مشخص کنیم.

۱. سفر به اعماق رنسانس: خلاصه داستان فیلم بیگانه: رومولوس

داستان فیلم بیگانه: رومولوس در سال ۲۱۴۲ میلادی، حدود دو دهه پس از وقایع فیلم اصلی «بیگانه» و سال ها پیش از رویدادهای «بیگانه ها»، روایت می شود. این فیلم گروهی از جوانان مستعمره نشین را در مرکز خود قرار می دهد که در جستجوی بقا و آزادی از چنگال شرکت ظالم ویلند-یوتانی، به سمت ایستگاهی فضایی متروکه و اسرارآمیز کشیده می شوند.

۱.۱. زندگی در LV-410 و آغاز ماجرا

داستان با معرفی شخصیت اصلی، رِین کارادین، در مستعمره ستاره جکسن، واقع در سیاره تاریک LV-410 آغاز می شود. رین یک یتیم است که به همراه برادر ناتنی اش، اندی، یک اندروید انسان نما که توسط پدر مرحومشان برای محافظت از رین برنامه ریزی شده، زندگی می کند. زندگی در این مستعمره معدنی، سخت و بی روح است و چشم اندازی برای آینده بهتر وجود ندارد. رین متوجه می شود که قرارداد کاری او به اجبار توسط کمپانی ویلند-یوتانی برای پنج شش سال دیگر تمدید شده است، این موضوع او را بیش از پیش به فکر فرار از این زندگی اسفبار می اندازد. تایلر، دوست سابق رین، او را متقاعد می کند که با گروهشان همراه شود تا با سرقت تجهیزات حیاتی از یک ایستگاه فضایی متروکه، بتوانند به سیاره ای به نام ایواگا فرار کنند و از سیطره ویلند-یوتانی رهایی یابند.

۱.۲. کشف فضاپیمای رنسانس

گروه جوانان، فضاپیمای کوچکی به نام کوربلان چهارم را مصادره کرده و به سمت هدفشان، یک ایستگاه فضایی بزرگ و به ظاهر متروکه به نام «رنسانس»، حرکت می کنند. ایستگاه رنسانس از دو ماژول اصلی به نام های «رومولوس» و «رموس» تشکیل شده است که این نام ها به افسانه بنیان گذاران شهر روم اشاره دارند. گروه وارد ایستگاه می شوند، به امید یافتن کپسول های استاز (خواب عمیق) و سوخت برودتی کافی برای سفر طولانی به ایواگا. آن ها در حین جستجو، بقایای فضاپیمای نوسترومو، همان کشتی معروف فیلم اول «بیگانه»، و شواهد نگران کننده ای از یک تحقیق محرمانه را کشف می کنند که به زنومورف ها مربوط می شود. این کشف، آن ها را به اعماق وحشتی می کشاند که هرگز تصورش را نمی کردند.

۱.۳. رویارویی با وحشت

با پیشرفت گروه در ایستگاه رنسانس، آن ها ناخواسته نمونه های یخ زده زنومورف ها را که توسط دانشمندان ویلند-یوتانی نگهداری می شدند، فعال می کنند. رویارویی اولیه با فیس هاگرها، موجودات عنکبوت شکل و موذی که به صورت قربانی چسبیده و تخم زنومورف را در آن می کارند، آغازگر سلسله ای از اتفاقات هولناک است. یکی از اعضای گروه، ناوارو، قربانی حمله یک فیس هاگر می شود و وحشت شروع به فراگیر شدن می کند. این موجودات با خشونت بی رحمانه و هوش غریزی خود، تک تک اعضای گروه را شکار می کنند و مبارزه برای بقا در راهروهای تاریک و پیچیده ایستگاه آغاز می شود.

۱.۴. پیچیدگی ها و چالش های نهایی

در میانه نبرد برای بقا، گروه با چالش های متعددی مواجه می شود. نه تنها زنومورف ها تهدید اصلی هستند، بلکه سیستم های امنیتی معیوب ایستگاه، محیط های خطرناک (مانند بخش هایی با جاذبه صفر) و حتی حضور اندرویدهای دیگر، از جمله روک (که چهره اش به صورت دیجیتالی شبیه به ایان هلم، بازیگر نقش اش در فیلم اصلی «بیگانه» است)، اوضاع را پیچیده تر می کنند. روک که یک افسر علمی ویلند-یوتانی است، اطلاعاتی حیاتی اما ترسناک درباره ماهیت و اهداف شرکت ارائه می دهد و نیت واقعی ویلند-یوتانی برای استفاده از زنومورف ها را فاش می کند. شخصیت ها برای فرار مجبورند با این موانع انسانی و غیرانسانی دست و پنجه نرم کنند و برای هر نفس کشیدن در این محیط مرگبار بجنگند.

۱.۵. پایان بندی: آخرین نفس ها برای رهایی (بدون اسپویل عمیق)

همانند فیلم های قبلی فرنچایز، پایان فیلم بیگانه: رومولوس نیز اوج نبرد برای بقا و رهایی است. شخصیت های بازمانده باید آخرین تلاش خود را برای فرار از ایستگاه رو به زوال انجام دهند، در حالی که ایستگاه به تدریج به سمت حلقه های سیاره جکسون کشیده می شود. لحظات پایانی، سرنوشت تلخ و نامعلوم بازماندگان را به تصویر می کشد، با این پیام که حتی پس از فرار از یک کابوس، هیچ تضمینی برای آرامش واقعی در انتظار نیست. فیلم پایانی باز و تفکربرانگیز را ارائه می دهد که تماشاگر را با سوالاتی درباره سرنوشت بشریت و موجودیت های بیگانه تنها می گذارد و راه را برای ادامه این فرنچایز باز می گذارد.

۲. پشت صحنه وحشت: عوامل و بازیگران فیلم بیگانه: رومولوس

ساخت یک فیلم در فرنچایزی با چنین میراث عظیمی، نیازمند تیمی قدرتمند و با دیدگاه مشخص است. فیلم بیگانه: رومولوس نیز از این قاعده مستثنی نیست و کارگردانی و تیم بازیگران آن نقش کلیدی در شکل گیری اتمسفر و روایت فیلم داشته اند.

۲.۱. سکاندار وحشت: نگاهی به کارنامه فده آلوارز

فده آلوارز، کارگردان اروگوئه ای، سکان هدایت فیلم بیگانه: رومولوس را بر عهده داشته است. آلوارز پیش از این با کارگردانی بازسازی فیلم ترسناک «مرده شریر» (Evil Dead) در سال ۲۰۱۳ و سپس فیلم مهیج «نفس نکش» (Don’t Breathe) در سال ۲۰۱۶، نامی برای خود دست و پا کرده است. او در هر دو اثر توانایی خود را در خلق فضاهای کلاستروفوبیک، تعلیق آمیز و مملو از وحشت نشان داده است. «مرده شریر» به دلیل خشونت بی حد و مرز و جلوه های عملی خیره کننده اش مورد تحسین قرار گرفت، در حالی که «نفس نکش» با خلق تنش مداوم در یک فضای بسته، ثابت کرد آلوارز استاد فضاسازی و بازی با اعصاب مخاطب است. انتخاب او برای کارگردانی «بیگانه: رومولوس» نویدبخش بازگشت به ریشه های ترسناک و وحشت انگیز این فرنچایز بود؛ انتظاری که تا حد زیادی نیز برآورده شد. او با ترکیب عناصر ترس روان شناختی و جلوه های عملی، سعی در ادای احترام به فیلم های کلاسیک «بیگانه» داشته است.

۲.۲. ستارگان تازه نفس: بازیگران فیلم بیگانه: رومولوس

در فیلم بیگانه: رومولوس شاهد حضور ستارگان جوان و آینده داری هستیم که سعی کرده اند بار سنگین نقش آفرینی در این فرنچایز را به دوش بکشند. نقش اصلی «رِین کارادین» را کیلی اسپینی ایفا می کند که پیش از این در فیلم هایی مانند «اثر وینسنت» و «مهدکودک فضایی» و اخیرا در «جنگ داخلی» نیز حضور داشته است. اسپینی توانسته با بازی خود، شخصیتی آسیب پذیر اما مصمم را به تصویر بکشد. دیوید جانسون در نقش «اندی»، ربات انسان نمای همراه رین، نیز حضور قابل توجهی دارد و روابط پیچیده بین انسان و هوش مصنوعی را به چالش می کشد. آرچی رینو در نقش «تایلر»، ایزابلا مرسد در نقش «کی»، اسپایک فیرن در نقش «بیورن» و ایلین وو در نقش «ناوارو» نیز از دیگر بازیگران اصلی این فیلم هستند که هر یک به نوعی در تار و پود داستان وحشت آفرین «رومولوس» تنیده اند و در ادامه می توان انتظار دیدن آن ها را در آثار دیگر داشت.

۲.۳. تیم سازنده

تیم سازنده فیلم بیگانه: رومولوس متشکل از استعدادهای برجسته در صنعت سینما است. فیلمنامه نویسی این اثر بر عهده خود فده آلوارز به همراه رودو سایاگوس بوده است که پیش از این نیز در آثار قبلی آلوارز همکاری داشته اند و توانسته اند با الهام از شخصیت های خلق شده توسط دن اوبانن و رانلد شوسِت، داستانی جدید و مهیج را به رشته تحریر درآورند. گالو آلیوِرِس، مدیر فیلمبرداری، نقش مهمی در خلق اتمسفر تاریک و کلاستروفوبیک فیلم ایفا کرده است. تدوینگر فیلم، جیک رابرتز، نیز با ریتمی پرفشار و نفس گیر، تعلیق فیلم را به اوج خود رسانده است. موسیقی متن بنجامین والفیش نیز به خوبی توانسته حس وحشت و اضطراب را در سراسر فیلم منتقل کند و به تجربه ای فراموش نشدنی برای مخاطب بدل شود.

۳. جزئیات پنهان و ارجاعات هوشمندانه: نکات جالب و تولیدی فیلم

یکی از جذابیت های اصلی فیلم بیگانه: رومولوس برای طرفداران این فرنچایز، توجه دقیق به جزئیات و ارجاعات هوشمندانه ای است که به فیلم های قبلی و حتی بازی های ویدیویی این مجموعه می شود. این نکات نه تنها به غنای داستان می افزایند، بلکه حس نوستالژیا و ارتباط عمیق تری با دنیای «بیگانه» ایجاد می کنند.

۳.۱. بازآفرینی فضای کلاسیک

فده آلوارز و تیم سازنده، تلاش گسترده ای برای بازآفرینی سبک زیبایی شناختی و فنی فیلم های اولیه «بیگانه» به کار برده اند. این بازآفرینی شامل استفاده از جلوه های عملی (Practical Effects) به جای تکیه صرف بر جلوه های ویژه کامپیوتری است. این رویکرد، به زنومورف ها و محیط های فیلم حس ملموس تر و ترسناک تری می بخشد. طراحی تولید فیلم، با الهام از تکنولوژی های آنالوگ و فرسوده که در فیلم اصلی ریدلی اسکات دیده می شود، به مخاطب حس غوطه ور شدن در یک آینده ای قدیمی و فرسوده را می دهد. این توجه به جزئیات، از طراحی داخلی فضاپیماها گرفته تا لباس شخصیت ها، به حفظ اصالت فرنچایز کمک شایانی کرده است.

۳.۲. الهام از بازی ها و ایده های حذف شده

آلوارز در ساخت فیلم بیگانه: رومولوس تنها به فیلم های سینمایی اکتفا نکرده و از منابع دیگری نیز الهام گرفته است. یکی از مهمترین این منابع، بازی ویدیویی تحسین شده «بیگانه: انزوا» (Alien: Isolation) محصول سال ۲۰۱۴ است. این بازی که به خاطر فضاسازی کلاستروفوبیک و حس ترس مداومش شهرت دارد، بر سبک و لحن «رومولوس» تأثیر بسزایی گذاشته است. آلوارز خود اذعان کرده است که بازی کردن «بیگانه: انزوا» باعث شد تا به پتانسیل بالای این فرنچایز برای خلق وحشت دوباره پی ببرد. همچنین، ایده اولیه فیلم که حول محور شخصیت های جوان می گردد، از یک صحنه حذف شده از فیلم «بیگانه ها» (۱۹۸۶) جیمز کامرون الهام گرفته شده است؛ صحنه ای که کودکان در راهروهای مستعمره به تصویر کشیده می شدند و این سوال را در ذهن آلوارز ایجاد کرد که بزرگ شدن در چنین محیطی چه حس وحالی دارد.

۳.۳. ارجاعات متنی و فرامتنی

تحلیل ارجاعات متعدد و مستقیم به فیلم های قبلی

فیلم بیگانه: رومولوس سرشار از ارجاعات آشکار و پنهان به اجزای نمادین فرنچایز است. این ارجاعات شامل دیالوگ های مشهور، سکانس های بصری مشابه، و حتی اشیاء کوچکی مانند اسباب بازی پرنده آب خور که در فیلم اصلی «بیگانه» و «بیگانه ۳» نیز دیده شده بود، می شود. این عناصر به دقت در بافت داستان تنیده شده اند تا حس آشنایی و نوستالژیا را برای طرفداران فراهم آورند. البته این ارجاعات در کنار نقاط قوت، از جمله نقدهای برخی منتقدان درباره نوستالژی زدگی بیش از حد و عدم خلاقیت کافی نیز بوده است.

بررسی نمادگرایی های نهفته در نام ها و ایستگاه رنسانس

نام گذاری ماژول های ایستگاه فضایی به «رومولوس» و «رموس» دارای نمادگرایی عمیقی است. رومولوس و رموس، برادران دوقلو در اساطیر رومی هستند که بنیان گذار شهر روم شناخته می شوند. کشمکش و در نهایت مرگ رموس به دست رومولوس، می تواند نمادی از رقابت و دگردیسی مداوم در خود فرنچایز «بیگانه» باشد؛ جایی که هر فیلم جدید، با نفی یا تکامل ایده های قبلی، مسیر خود را باز می کند. نام ایستگاه، «رنسانس»، نیز به معنی «تولد دوباره» یا «نوزایی» است و می تواند اشاره ای به تلاش فیلم برای احیای روح اصلی فرنچایز و بازگرداندن آن به اوج ترس و وحشت باشد.

ارجاع به ۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی و مفهوم تکامل

سکانس آغازین بی کلام فیلم بیگانه: رومولوس، با ارجاع آشکار به صحنه مشهور «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» اثر استنلی کوبریک، حس عمیق تری به فیلم می بخشد. در این صحنه، فضانوردان به دور یک شیء اسرارآمیز (تخته سنگ) جمع می شوند، مشابه صحنه بررسی تخته سنگ سیاه در فیلم کوبریک که نماد کاتالیزور تکامل بشریت است. در «رومولوس»، این شیء اسرارآمیز، حاوی نخستین زنومورف است. این ارجاع ضمن ادای احترام به ریدلی اسکات (که «۲۰۰۱» را منبع الهام اصلی «بیگانه» می داند)، به ماهیت تکاملی و دگردیسی مداوم فرنچایز «بیگانه» نیز اشاره می کند. آلوارز به این ترتیب، زنومورف را نه تنها منشاء وحشت، بلکه نمادی از تکامل بی پایان در دنیای سینمایی «بیگانه» به تصویر می کشد.

۳.۴. جنجال احیای دیجیتالی

یکی از بحث برانگیزترین تصمیمات در ساخت فیلم بیگانه: رومولوس، استفاده از چهره دیجیتالی ایان هلم فقید (بازیگر نقش اش در فیلم اصلی) برای شخصیت اندروید «روک» بود. هرچند خانواده هلم با این کار موافقت کرده بودند و از نظر اخلاقی مشکلی وجود نداشت، اما پیاده سازی بصری آن با انتقاداتی مواجه شد. بسیاری معتقد بودند جلوه های ویژه کامپیوتری به اندازه کافی متقاعدکننده نبودند و حضور دیجیتالی او باعث حواس پرتی مخاطب می شد. علاوه بر این، استفاده از چهره ای که نماد شرارت و خیانت در فیلم اول بود، پتانسیل تعلیق و عدم اعتماد به اندرویدهای جدید (مانند بیشاپ در «بیگانه ها») را کاهش می داد، چرا که تماشاگر از همان ابتدا از نیت های پنهان او آگاه می شد. این تصمیم، در حالی که قصد ادای احترام داشت، به دلیل عدم توانایی در ایجاد تازگی و استفاده صرف از نوستالژی، مورد بحث قرار گرفت.

«بیگانه: رومولوس» در تمام جنبه های تشکیل دهنده اش به قدری نسبت به منحرف شدن از مسیر امن و قابل پیش بینیِ مجموعه بی اشتیاق است که گویی محصولِ هوش مصنوعی است؛ انگار سازندگانْ فیلم های قبلیِ «بیگانه» را به خوردِ یک الگوریتم داده اند، و از آن خواسته اند تا براساسِ آنها فیلمنامه ای بنویسد. نتیجه، فیلم وصله پینه ای و چهل تکه ای است.

۴. آنالیز و نقد فیلم بیگانه: رومولوس | تقلید یا نوآوری؟

نقد فیلم بیگانه: رومولوس نشان می دهد که این اثر در تلاش برای یافتن تعادل میان احترام به میراث غنی فرنچایز و ارائه روایتی نو، با چالش هایی روبرو بوده است. در حالی که فیلم نقاط قوت قابل توجهی در فضاسازی و سکانس های اکشن دارد، انتقاداتی نیز به شخصیت پردازی و نوآلرژی زدگی آن وارد شده است.

۴.۱. دگردیسی فرنچایز بیگانه

فرنچایز «بیگانه» همواره به دلیل دگردیسی و تغییر رویکرد کارگردانان مختلف شناخته شده است. ریدلی اسکات با «بیگانه» یک فیلم ترسناک کلاستروفوبیک و علمی-تخیلی خلق کرد. جیمز کامرون در «بیگانه ها»، آن را به یک فیلم اکشن نظامی پرانرژی تبدیل کرد. دیوید فینچر در «بیگانه ۳»، لحنی نیهیلیستی و تاریک را به مجموعه آورد، و ژان-پیر ژونه در «رستاخیز» یک کمدی سیاه و اکشن فانتزی ارائه داد. ریدلی اسکات نیز با «پرومتئوس» و «بیگانه: کاوننت» به ریشه های فلسفی و مذهبی فرنچایز پرداخت و عمیق تر به منشاء زنومورف ها نگریست. این تنوع در رویکرد، «بیگانه» را از بسیاری فرنچایزهای دیگر متمایز کرده است. سوال اصلی این است که فیلم بیگانه جدید فده آلوارز، چگونه در این مسیر دگردیسی قرار می گیرد؟ آیا آلوارز توانسته همچون پیشینیان خود، مهر منحصربه فردی بر این مجموعه بزند، یا تنها به بازیافت و بازآفرینی عناصر گذشته بسنده کرده است؟

۴.۲. نقاط قوت برجسته رومولوس

فضاسازی و اتمسفر ترسناک

یکی از برجسته ترین نقاط قوت فیلم بیگانه: رومولوس، توانایی فده آلوارز در خلق یک اتمسفر ترسناک و کلاستروفوبیک است. راهروهای تنگ و تاریک ایستگاه فضایی، صداهای مرموز و طراحی بصری که به شدت یادآور فیلم اصلی «بیگانه» است، حس وحشت را به خوبی منتقل می کند. آلوارز با استفاده از نورپردازی کم، سایه ها و فضاهای بسته، موفق شده حس حبس شدن و عدم فرار را القا کند که برای یک فیلم ترسناک علمی-تخیلی بسیار حیاتی است. این فضاسازی به خوبی حس بی وزنی و خطر را به مخاطب منتقل می کند و او را درگیر مبارزه برای بقا می کند.

سکانس های تعلیق آمیز و اکشن

فیلم سرشار از سکانس های پرتعلیق و نفس گیر است. از لحظاتی که شخصیت ها باید در سکوت مطلق از کنار فیس هاگرها عبور کنند تا صحنه های اکشن پرسرعت با زنومورف ها، «رومولوس» در حفظ هیجان و ضربان قلب مخاطب موفق عمل می کند. سکانس جاذبه صفر و تعقیب و گریز در آن، به دلیل خلاقیت و نوآوری در به تصویر کشیدن وحشت در محیط بی وزنی، یکی از برجسته ترین لحظات فیلم است. این سکانس ها نشان دهنده توانایی آلوارز در کارگردانی صحنه های اکشن و تعلیق زا هستند.

عملکرد بازیگران

با وجود اینکه شخصیت پردازی در فیلم بیگانه: رومولوس ممکن است به عمق فیلم های قبلی فرنچایز نباشد، اما بازیگران جوان فیلم، به ویژه کیلی اسپینی، تلاش قابل توجهی برای زنده کردن نقش های خود انجام داده اند. اسپینی توانسته آسیب پذیری و در عین حال اراده قوی شخصیت رین را به خوبی به نمایش بگذارد. او با بازی احساسی و فیزیکی خود، حس ترس و مبارزه برای بقا را به مخاطب منتقل می کند و از او یک قهرمان قابل همذات پنداری می سازد. دیوید جانسون نیز در نقش اندروید اندی، پیچیدگی های یک ربات برنامه ریزی شده برای مراقبت را به تصویر می کشد و رابطه او با رین، یکی از جنبه های انسانی تر فیلم است.

۴.۳. چالش ها و انتقادات

شخصیت پردازی سطحی و عدم عمق

یکی از اصلی ترین انتقادات وارد شده به فیلم بیگانه: رومولوس، شخصیت پردازی سطحی کاراکترها است. بسیاری از شخصیت ها، به جز رین و اندی، تیپیکال به نظر می رسند و عمق کافی برای همذات پنداری عمیق تر مخاطب را ندارند. آن ها بیشتر به عنوان گوشت دم توپ برای زنومورف ها عمل می کنند و فرصت زیادی برای توسعه و نمایش ابعاد مختلف شخصیت هایشان داده نمی شود. این موضوع باعث می شود که مرگ آن ها، برخلاف فیلم های اولیه که هر شخصیت داستانی پس زمینه و روابط پیچیده ای داشت، کمتر تأثیرگذار باشد.

نوستالژی زدگی و تکرار

برخی منتقدان معتقدند که فیلم بیگانه: رومولوس بیش از حد به عناصر شناخته شده و نوستالژیک فرنچایز متکی است. ارجاعات مکرر به فیلم های قبلی، بازآفرینی صحنه های نمادین، و حتی استفاده از چهره دیجیتالی ایان هلم، اگرچه برای طرفداران جذاب است، اما به احساس تکرار و بازیافت ایده ها منجر شده است. به جای ارائه چیزی واقعاً نو و بدیع که فرنچایز بیگانه همیشه به آن مشهور بوده، فیلم گاهی به نظر می رسد که تنها در حال ریمیکس کردن گذشته است و قادر نیست هویت مستقل و جاه طلبانه خود را به طور کامل شکل دهد.

ضعف در جنبه های فلسفی و تماتیک

برخلاف فیلم هایی مانند «پرومتئوس» و «بیگانه: کاوننت» که به سوالات عمیق فلسفی درباره منشاء حیات، خلقت و جایگاه انسان در جهان می پرداختند، فیلم بیگانه: رومولوس فاقد این عمق تماتیک است. فیلم بیشتر بر وحشت بقا و اکشن تمرکز دارد و کمتر به مفاهیم بزرگتری که در برخی از فیلم های قبلی فرنچایز مطرح می شدند، می پردازد. این موضوع ممکن است برای طرفدارانی که به دنبال بعد فکری و تأمل برانگیز این فرنچایز بودند، ناامیدکننده باشد.

اکسپوزیشن گویی (Info-dump)

یکی از انتقاداتی که به نحوه ارائه اطلاعات در فیلم وارد شده، استفاده از اکسپوزیشن گویی (Info-dump) است، به ویژه از طریق شخصیت اندروید «روک». به جای اینکه اطلاعات درباره زنومورف ها و پیشینه آن ها به تدریج و به صورت ارگانیک در طول داستان فاش شوند (همانند ابهام و تدریج در فیلم اول)، روک ناگهان حجم زیادی از اطلاعات را در قالب مونولوگ هایی طولانی به شخصیت ها و تماشاگر منتقل می کند. این رویکرد می تواند جریان داستان را مختل کرده و از عنصر کشف و غافلگیری بکاهد.

خلاقیت در خشونت

فرنچایز «بیگانه» همواره به خاطر صحنه های خشونت آمیز و شوکه کننده اش شناخته شده است، به ویژه لحظه تولد زنومورف از سینه کین در فیلم اول. فده آلوارز که در فیلم هایی مانند «مرده شریر» استعداد خود را در به تصویر کشیدن خشونت بی حد و مرز نشان داده، در «رومولوس» نیز صحنه های خشونت بار خلاقانه ای را ارائه می دهد (مانند سکانس ترکیدن قلب یکی از کاراکترها). با این حال، برخی معتقدند که هیچ یک از این لحظات به اندازه سکانس های شوکه کننده و به یادماندنی از فیلم های قبلی، مانند تولد نئومورف در «بیگانه: کاوننت» یا سکانس سزارین در «پرومتئوس»، نتوانسته است استانداردهای خشونت سری را بالاتر ببرد و به نقاط عطفی در تاریخ سینمای ترس تبدیل شود.

۵. بازخوردها و جایگاه در گیشه: استقبال از بیگانه: رومولوس

فیلم بیگانه: رومولوس پس از اکران جهانی خود، واکنش های متفاوتی از سوی منتقدان و تماشاگران دریافت کرد. این بازخوردها نقش مهمی در تعیین جایگاه فیلم در گیشه و میان فرنچایز «بیگانه» دارند.

۵.۱. صدای منتقدان جهانی

منتقدان جهانی در مورد فیلم بیگانه: رومولوس نظرات متنوعی داشتند. بسیاری از آن ها از کارگردانی فده آلوارز، اتمسفر ترسناک و بازگشت به ریشه های ژانر وحشت تحسین کردند. جردن هافمن از انترتیمنت ویکلی به هیجان و لحظات تشویش آور فیلم اشاره کرد و آن را «شبی جهنمی در سالن سینما» نامید. رابی کالین از تلگراف نیز معتقد بود که فیلم «جان تازه و هراس ویژه ای به فرنچایز بیگانه می بخشد». اوئن گلیبرمن از ورایتی، فیلم را از لحاظ هیجان، شبیه به «بهترین آثار سینمایی مشابه» دانست و از فیلمبرداری «شبح وار و استادانه اش» تمجید کرد.

در مقابل، برخی منتقدان نیز به نقاط ضعف فیلم، به ویژه در زمینه شخصیت پردازی و نوستالژی زدگی، اشاره کردند. مانولا دارگیس از نیویورک تایمز فیلم را یک «داستان ترسناک اکشن-ماجرایی صفرتاصد» دانست که «شاید حرف چندانی برای گفتن نداشته باشد» و از شخصیت های «یک بارمصرف» انتقاد کرد. دیوید فیئر از رولینگ استون نیز پرسید که آیا فیلم چیزی به فرنچایز اضافه می کند یا فقط انتظارات را برآورده می کند، و با طعنه گفت که «شاید کسی نتواند صدای جیغ شما را در فضا بشنود اما مطمئنا صدای آه شما در سالن سینما شنیده خواهد شد.» این نظرات نشان دهنده دوگانگی در دیدگاه ها نسبت به این فیلم است.

۵.۲. امتیازات از نگاه سایت های معتبر

امتیازات فیلم Alien Romulus در وب سایت های معتبر نیز نشان دهنده استقبال نسبتاً خوب، اما نه خارق العاده، از این فیلم بود. در حالی که امتیازات مثبتی از منتقدان دریافت کرد، به نظر می رسد برای تبدیل شدن به یکی از بهترین های فرنچایز، راه درازی در پیش دارد.

نام سایت امتیازدهنده ها امتیاز میانگین تعداد آراء/نقد
IMDb کاربران ۷.۳ از ۱۰ ۱۱۶ هزار کاربر
Metacritic منتقدان برتر ۶۴ از ۱۰۰ بر اساس ۵۷ نقد
Rotten Tomatoes عموم منتقدان ۶.۹ از ۱۰ (۸۰٪ مثبت) بر اساس ۳۸۳ نقد

۵.۳. عملکرد تجاری و گیشه

فیلم بیگانه: رومولوس با بودجه ای حدود ۸۰ میلیون دلار تولید شد. این فیلم با فروش جهانی بیش از ۳۵۰ میلیون دلار، عملکرد تجاری موفقی در گیشه داشت. این فروش نشان دهنده پتانسیل بالای فرنچایز «بیگانه» برای جذب مخاطب و علاقه مندی عمومی به این ژانر است. موفقیت در گیشه می تواند راه را برای ساخت دنباله های بعدی و ادامه داستان در دنیای «بیگانه» هموار کند، به خصوص با توجه به پایان بندی که پتانسیل ادامه را دارد.

این فیلم که مثل یک بازی ویدیویی بسته شده است هیجانی در حد بهترین آثار سینمایی مشابه دارد؛ و در چنین سطحی می توان گفت که فیلمبرداری شبح وار و استادانه ای دارد و گاهی وقت ها از آن آثار سرگرم کننده ای است که با اعصاب شما بازی می کند!

۶. نتیجه گیری: آیا بیگانه: رومولوس ارزش تماشا دارد؟

فیلم بیگانه: رومولوس تلاش می کند تا به ریشه های ژانر ترسناک و کلاستروفوبیک فرنچایز «بیگانه» بازگردد و در این زمینه تا حد زیادی موفق عمل می کند. کارگردانی فده آلوارز در خلق فضایی پر از تعلیق و وحشت، ستودنی است و سکانس های اکشن و پرهیجان فیلم نیز هیجان لازم را به مخاطب منتقل می کنند. عملکرد بازیگران جوان، به ویژه کیلی اسپینی، قابل قبول است و توانسته اند با وجود شخصیت پردازی های نه چندان عمیق، قابل همذات پنداری باشند. ارجاعات هوشمندانه به فیلم های قبلی و بازی «بیگانه: انزوا» نیز برای طرفداران قدیمی فرنچایز جذابیت خاصی دارد.

با این حال، فیلم با چالش هایی نیز روبرو است. انتقاداتی درباره شخصیت پردازی سطحی، نوستالژی زدگی بیش از حد و عدم ارائه ایده های واقعاً نو، به این فیلم وارد شده است. همچنین، استفاده از چهره دیجیتالی ایان هلم و ضعف در جنبه های فلسفی و تماتیک، از نقاط ضعف فیلم محسوب می شوند. «رومولوس» بیشتر شبیه به یک «نامه عاشقانه» به گذشته ی فرنچایز است تا یک قدم بزرگ و جسورانه رو به جلو.

با توجه به این موارد، معرفی فیلم بیگانه: رومولوس نشان می دهد که این اثر برای کدام گروه ها از مخاطبان جذاب خواهد بود:

  1. طرفداران پروپاقرص فرنچایز بیگانه و ژانر وحشت فضایی: کسانی که به دنبال تجربه مجدد حس ترس و کلاستروفوبیای فیلم های اولیه هستند و از دیدن ارجاعات نوستالژیک لذت می برند، حتماً از این فیلم استقبال خواهند کرد.
  2. علاقه مندان به فیلم های فده آلوارز: اگر از آثار قبلی او مانند «مرده شریر» و «نفس نکش» لذت برده اید، سبک کارگردانی و تعلیق آفرینی او در این فیلم نیز شما را راضی خواهد کرد.
  3. بینندگان عادی سینما: اگر به دنبال یک فیلم ترسناک علمی-تخیلی سرگرم کننده با لحظات هیجان انگیز هستید، «رومولوس» می تواند گزینه مناسبی باشد، حتی اگر با تمام جزئیات فرنچایز آشنا نباشید.

در مقابل، افرادی که از فرنچایز «بیگانه» انتظار نوآوری های تماتیک و فلسفی عمیق، یا شخصیت پردازی های پیچیده و متفاوت را دارند (همانند «پرومتئوس» یا «بیگانه: کاوننت»)، ممکن است تا حدودی ناامید شوند.

با وجود همه این ها، موفقیت تجاری فیلم بیگانه: رومولوس در گیشه نشان داد که این فرنچایز همچنان پتانسیل بالایی برای جذب مخاطب دارد. فده آلوارز توانست با این فیلم، تنظیمات فرنچایز را به نوعی «بازنشانی» کند و راه را برای ساخت دنباله های بعدی باز نماید. امید می رود در آینده، آلوارز یا کارگردانان بعدی، با اتکا به این موفقیت، جسارت بیشتری به خرج دهند و با ایده های نو و دیدگاهی تازه، فیلم بیگانه جدید را به سمت افق های کشف نشده هدایت کنند و مهر خود را بر این برند جاودانه حک کنند.

یک فیلم می تواند با وجودِ کیفیتِ بالای تولیدش، فرامو ش شدنی باشد؛ این تعریف درباره ی «رومولوس» صادق است. یک دنباله ی فرامو ش ناشدنی در مجموعه ی «بیگانه» اما دنباله ای است که آنچه پیش از خودش آمده را نابود می کند؛ درست همانندِ زنومورفی که از درونِ بدنِ میزبان اش، خون آلود و با سروشکلی متحول شده، زاییده می شود.

آیا شما فیلم بیگانه: رومولوس را تماشا کرده اید؟ نظرات و تحلیل های خود را در بخش دیدگاه ها با ما و دیگر علاقه مندان به این فرنچایز در میان بگذارید و به بحث درباره ی آینده ی این مجموعه بپیوندید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فیلم بیگانه: رومولوس (Alien: Romulus) | هر آنچه باید بدانید" هستید؟ با کلیک بر روی فیلم و سریال، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فیلم بیگانه: رومولوس (Alien: Romulus) | هر آنچه باید بدانید"، کلیک کنید.